علیاکبر موسوی موحدی و سمیه ملک مکان، در یادداشتی که در اختیار ایکنا قرار دادهاند به بررسی دیپلماسی علمی در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت پرداختهاند. متن این یادداشت در ادامه میآید:
در فراز دوم افق سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، قرار گرفتن در میان پنج کشور پیشرو جهان در توسعه اندیشه، دانش و فناوری مورد تأکید قرار گرفته است. یکی از مسیرهای دستیابی به مرجعیت علمی، دیپلماسی علمی است. یکی از مهمترین دغدغههای حال حاضر کشورها بحث پیشرفت علمی است. مرجعیت علمی نوعی سلطنت علمی محسوب میشود و به این معناست که یک فرد، یک دانشگاه، یک کشور، مورد استناد علمی ملی، منطقهای و بینالمللی قرار گیرد.
اساس مرجعیت علمی توانایی در کشفهای بزرگ و بکر است که نظریههای علمی را منتشر میکند. کشف و نشر گوهر اصلی دانش است. اگر سلطنت علمی حاصل شود سایر امور کشورداری تسهیل و رفاه مردم تأمین خواهد شد. البته لازم به ذكر است موضوع مرجعیت علمی فقط استناد علمی و تحقیقاتی به یك شخص و یا یك سازمان نیست، بلكه تأثیرگذاری اجتماعی و فرهنگی مرجعیت علمی، نقش سازنده در رفع مشكلات و پیشرفت كشور خواهد داشت.
در فراز دوم افق سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، قرار گرفتن در میان پنج کشور پیشرو جهان در توسعه اندیشه، دانش و فناوری مورد تأکید قرار گرفته است. در بخشهای دیگر سند نیز مانند مبانی نظری، مبانی عملی و تدابیر بر اهمیت علم و مرجعیت علمی به صورت ضمنی تأکید شده است.
یکی از مسیرهای دستیابی به مرجعیت علمی، دیپلماسی علمی است. دیپلماسی علمی، به استفاده از همکاریهای دوستانه بر مبنای علم بین کشورها، برای رسیدگی به مشکلات مشترک و ایجاد مشارکتهای سازنده بینالمللی بر مبنای خرد، علم، فناوری و نوآوری برای مقابله با معضلات ملی و جهانی مانند تغییرات آب و هوا یا بیماریهای همهگیر جهانی اختصاص دارد.
یکی از راههای درک عمیق اثرگذاری دیپلماسی علمی در وجوه ملی و بینالمللی شناخت لایههای ظریف و مهم این حوزه بسیار راهبردی و پیچیده است و باید به چهار مقوله حائز اهمیت، یعنی نقش تسهیلگری دیپلماسی علمی، ارتباطات و تعاملات راهبردی، اعتمادسازی و نقش قابل توجه و اثرگذار فرهنگ در این حوزه توجه شود.
امروزه درهم تنیدگی و همگرایی در علوم، سیاست خارجی و ارتباطات بینالمللی در قلمرو علم در سراسر جهان اثبات شده و اهمیت دانش به عنوان یک منبع قدرت جهانی رو به افزایش است. دیپلماسی علمی از طریق دانشگران علمی و بازیگران سیاسی در سطح بینالمللی به ایفای نقش میپردازد.
دیپلماسی علمی از علم، نوآوری و فناوری در دیپلماسی برای تقویت گفتوگو و همکاری بین ملتها، افراد و سازمانها به منظور توسعه روابط بینالمللی استفاده میکند. دیپلماسی علمی تلاش میکند با تسهیل ارتباط میان نهادهای ذینفع از طریق به اشتراکگذاری سرمایهها و اندوختههای گرانبهای علمی خود به نوعی میانجیگری نموده و منافع عموم را به بهترین وجه تأمین نماید.
بنابراین دیپلماسی علمی همانند یک تعدیلگر در جریان دانش و امور اداره كشورها نقش ایفا مینماید. دیپلماسی علمی موفق، نیازمند مذاکره کنندگانی است که درک مناسبی از علوم زیربنایی دارند. دیپلماسی علمی موفق نیازمند دروندادها از دانشمندانی است که فرایند سیاست را درک کرده و میتوانند در آن مشارکت کنند.
به نظر میرسد راز پیامدهای موفق برای پیشرفت كشورها، هم افزایی بین علم و دیپلماسی است که در زمانی اتفاق میافتد که دانشمندانِ دیپلماتِ ماهر و دیپلماتهای دانشمندِ آگاه، برخی از تواناییها و مهارتهای یکدیگر را توسعه دهند. در معاهدات جهانی موفق، یک دانشمند با قابلیتهای دیپلماتیک جدی و یک دیپلمات ماهر که مفاهیم علوم زیربنایی را درک کند وجود دارد.
بنابراین تعامل هم افزای میان دانشمندان و دیپلماتها یکی از اثرات ارتباطی مابین علم و دیپلماسی است. دانشمندان و اندیشمندان به مثابه سفیران غیررسمی در یک مأموریت معین فعالیت میکنند. دانشمندان درگیر در برنامههای دیپلماسی علمی تحت تأثیر هنجارها و ارزشهای فرهنگی هستند و این امر در دیدگاه آنان در دیپلماسی علمی مؤثر است. به عبارت دیگر، دانشمندان نقش خود را در درون دیپلماسی علمی منعکس میکنند.
دیپلماسی علمی یك گفتمان است كه با عقلانیت تام توسط دانشمندان، اندیشمندان، سیاستمداران و سیاستگذاران علمی با رویكرد تعامل دوستانه و فراملی شكل میگیرد. این رویكرد، زمینهساز تقویت مرجعیت علمی و به تبع آن، پیشرفت دیپلماسی علمی خواهد بود.
انتهای پیام